آنها برای به اشتباه انداختن سگهای پلیس، 2 تن کوکائین را لابهلای فضولات پرندگان جاسازی کردند. گفتنی است، از فضولات پرندگان برای کود کشاورزی استفاده میشود و از آنجایی که بسیار بدبو است، سگهای پلیس قادر به شناسایی مواد مخدر جاسازی شده بین آن نیستند. اما اشتباه قاچاقچیان در مورد برگه بارنامه موجب شد که ماموران به بارشک کنند. آنها با بررسی دقیقتر توانستند بستههای کوچک مواد مخدر را از بین فضولات پرندگان پیدا کنند. پرو پس از کلمبیا بزرگترین صادرکننده کوکائین درجهان به شمار میآید.
یابنده باوجدان
فلوریدا: مردی که برای دومین بار یک کیف پول پیدا کرده بود آن را به صاحبش تحویل داد. او هفته گذشته هنگام خرید از فروشگاه یک کیف پول حاوی چند هزار دلار پول پیدا کرد و از روی مشخصات کارتهای داخل کیف، آن را تحویل صاحبش داد. اما تنها 2 روز بعد در حالی که او باز هم قصد خرید داشت، کیف پول دیگری در همان مکان پیدا کرد.
این مرد 40 ساله که بسیار متعجب شده بود ابتدا گمان کرد سوژه دوربین مخفی قرار گرفته اما هرچه اطراف را نگاه کرد دوربینی پیدا نکرد و پس از کمی بررسی متوجه شد که کیف پول واقعا گم شده است.
این مرد با وجدان کیف پول را که هزار دلار در آن بود به صاحبش تحویل داد و در مقابل این عمل مژدگانی 500 دلار ی دریافت کرد. به گفته مدیر این فروشگاه روزانه چندین نفر کیف پول خود را در فروشگاه گم میکنند اما تعداد مواردی که کیف پولها پیدا میشود، بسیار کم است.
ارتباط لنگه کفش با عروسی
قاهره: در حالی که اقدام خبرنگار عراقی در ارتباط با پرتاب لنگه کفش به سمت جورج بوش همچنان سوژه رسانههاست، یک مرد مصری اعلام کرده است که حاضر است دختر
20 ساله خود را به عقد این خبرنگار درآورد.
دختر این مرد هم به خبرنگاران گفت که با ایده پدرش موافق است و معتقد است که این پیوند برای او افتخارآمیز خواهد بود.
از سوی دیگر پدر این دختر هم با برادر خبرنگار عراقی تماس گرفته و این پیشنهاد را با او مطرح کرده است. همچنین او این نکته را خاطرنشان کرده که حاضر است هرچه برای ازدواج این زوج لازم است ، خودش محیا کند. البته تاکنون این خبرنگار به پیشنهاد ازدواج با این دختر مصری پاسخ نداده است.
گفتنی است در فرهنگ اعراب پرتاب لنگه کفش به سوی افراد یک توهین بزرگ بهشمار میآید. چند روز قبل هم بازی اینترنتی این واقعه در شبکه جهانی پخش شد.
مرگ در جشن بازنشستگی
توکیو: مرد 60 سالهای که در جمع دوستانش، بازنشستگیاش را جشن گرفته بود از دنیا رفت. ماجرا از این قرار بود که همکاران او طبق یک رسم قدیمی این مرد را به هوا پرتاب کردند اما هنگامی که او به زمین نزدیک میشد، کسی نتوانست او را بگیرد و مرد بیچاره با سر روی زمین فرود آمد.
هرچند اورژانس به سرعت در محل حاضر شد اما شکستگی گردن و ستون فقرات او موجب شد که وسط جشن بازنشستگیاش فوت کند.
در حال حاضر همسر این مرد از همکاران او به دادگاه شکایت کرده و آنها را مسئول مرگ شوهرش می داند. از سوی دیگر او میگوید که شوهرش بارها از همکارانش خواسته که این اقدام را انجام ندهند اما آنها به درخواست او بیتوجه بودهاند.
این زن به دادگاه گفت همسرم هیچ بیماری خاصی نداشت و میتوانست سالها پس از بازنشستگی زندگی کند اما سهلانگاری همکارانش او را به کشتن داد.